بعد از ۲۹سال مستند «روایت رهبری» را دیدیم! بعد از ۲۹ سال مسئولین به این فکر افتادند که آرشیو را استفاده کنند و روایت کنند بعد از این همه سال که روایت شدند! این را تعمیم دهیم به همهی موضوعات خرد و کلان و حتی به قدمت تاریخ! روایت شدن را حتی در رابطههامان هم کم ندیدیم؛ وقتی که شرح ما وقع را تنها از «یک» راوی شنیدهایم!
گاهی دلم میخواهد فریاد بزنم که *تا کی مصلحت نیست ناگفتهها گفته شوند؟* گاهی نگران میشوم این نگفتنها تا جایی پیش رود که خودمان هم فراموش کنیم که اصل ماجرا چه بوده! که خودمان هم باور کنیم آنچه را که روایت شده!
ما مسئولیم در قبال آنچه که باید روایت میکردیم، گفتیم «مصلحت نیست» و در سکوت نشستیم و غافل شدیم از افرادی که جعل روایت کردند! غافل شدیم از روایتی که ساختند! غافل شدیم این سکوت ما به او میدان مظلومنمایی داد! او را از عرصه عمل راندیم و به حق هم راندیم اما نگفتیم و روایت نکردیم و روزی به خود میآییم که روایت مظلومانه او باور آحاد شده! فراموش نکنیم که «ما شیعهایم، مظلومیت تنها تمرین تاریخی رفتار ی ما بوده!» و آگاه باشیم «کسی که در عرصه عملی مظلوم واقع میشه به لحاظ نظری میبره»!
حال این را بگذار در کنار روایت نداشتن!
درباره این سایت